خاطرات ما دو تا
خاطرات ما دو تا

خاطرات ما دو تا

چیزی در تو

مرا به دلدادگی می برد

آن سان که گل ها

با کمند عطرها

پروانه ها را به دام می کشند

چیزی در تو

مرا به احساس عاشقانه می برد

آن سان که برکه ها

ترانه رنگین کمان ها را

با لحن لالائی

برای ماه می خوانند

چیزی در تو

مرا به جاهایی می برد

که هرگز نرفته ام

به سلام اولین گل سرخ

به حضور سبز دستانت

به آغوش اولین شب عشق

که پر از ناز نیاز بوسه است

چیزی در تو

دنیا را خالی می کند

تا تو تنها اوی من باشی ! 

 

راه عشق

آسمون چه آبی
حالمون چه عالی
یه برکه و چند تا جوجه ی مرغابی
بوس میخوای از من
آره میشه حتما
خوب نگاه کن تو آسمونم ابرا شکل قلبن
تو دریای آروم
خیس میشه پامون
ماهیای کوچولو که دوس میشن بامون
چایی روی آتیش
عشق و حالم قاطیش
با یه خرگوش شیطون که هی میگیره بازیش

 

آسمونا غرق ابره
درختا سبزه برگش
تو بغلت گرمه گرمه
حتی اگه بیرون برفه سرده
همین که هستی شُکر
بقیش هرچی شد
مدیون سرنوشتم
بخاطر اونه هستی تو
خنده های از ته دلت
میبرمون هر دفه بهشت
میشینیم رو موج دریا
میبرتمون به اوج ِ ابرا
قول دادیم روز اول
دوتایی توی خلوت
پشت هم مثل کوه باشیم
عینهو کوه الوند

توی راه عشقیم یهو زیر چشمی
میای جلو و میدی یه بوسه مرغ عشقی
چایی روی آتیش عشق و حالم قاطیش
با یه خرگوش شیطون که هی میگیره بازیش..

نیست دیگه دلتنگی حتی طوطی های رنگی
حالشون خوبه چون نیستن نه قفس نه سنگی
حرفای خوبو بوی نمه چوبو
میاد صدای بوسه درخت دارکوبو

تو بغلت جای منه بله
رو لبت جای لب منه
کیف میکنم هستی تو
دوست دارم مستیشو
مهربون تر از تو نیست
بینمون توقع نیست
واسه هم عادی نمیشیم
قهر نمیکنیم آشتی ببینیم
خونمون رنگ ِ عشقه
سقفش قلبه جنسش
دیواراشو باهم چیدیمو
حالا دیگه گرمه عشقش