من از وقتی تو رو دیدم، جهان از چشمم افتاده........

ازت انقـــدر فهمیدم که میتونم بگم شاید کسی جز من نفهمیدت

تو قلبم تا ته دنیا یه جایی ایستادی که فقط باید پرستیدت

نمیدونم نگاه تو چه احساسی به من داده

که از وقتی تو رو دیدم جهان از چشمم افتاده

تو رو هر بار میبینم دلم میـــلرزه از ریشه

برام تعریف زیبایی تو یک لحظه عوض میشه

اگه میبینمت هر روز برام از روی عادت نیست

تماشای تو چیزی جز شروع یک عبادت نیست

تو رو هر بار میبینم برام شکل یه رویایی

یه وقتایی نمیفهمم چرا انقدر زیبایی ...  

 

 مــن؛
اخـــم کردن تـــو رو
به خنـــدیدن با کســی دیــگه عوض نمیکــنم...
مــن؛
روزای سخــت با تـــو رو
با روزای خــوب کنار کســی دیگه عــوض نمیکــنم...
مــن؛
حـتی نداشــته هایــت را
با داشتــه های کسـی دیگه عــوض نمیکنــم...
مــن؛
حتــی اگه نباشــی هم
جاتـــو با کســی عوض نمیکنــم....
مــن؛
تار مــو که هیـــچ
حتــی خاطرات تو رو با دنــیا عوض نمیکــنم....
بــرای تو شــاید ســخت باشه درک ایــن حس
امـــا
مــن؛
هیچــوقت نظــرم رو عــوض نمیکنــم

پس لطفا اینقد نگو فراموشم میکنی........ 

خودم کشفت کردم، مال خودمیییییییییییییییی دانیال جونم:)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد