مثل گنجشکی که زیر برفا مونده
همه دلتنگیم پیش تو جا مونده
یه نفر اینجاست که تورو دوست داره هنوز
که تو چهار فصل دلش برف می باره هنوز
یه نفر منتظره، تو بهارش باشی
تا کنارت باشه ،تو کنارش باشی
(دانلود آهنگ)
هفت سین خالی از یه سین دیوان حافظ تو بغل
تا که تو از راه نرسی نه شعر میخونم نه غزل
تو باید از راه برسی به مرز و بوم این دیار
تا از حضورت حس کنم رسیده عطر نوبهار
روزی که از راه برسی زمستون از پا در میاد
هفت سین خالی از یه سین، سین سیمینو میخواد
تن پوش تازه بر تن و گم شدنم تو آینه
وقتی که تو کنارمی هر روز نوروز منه
دلم ازت جدا نشد نفس تو رو نفس کشید
یه سال از این دوری گذشت قصه به آخر نرسید
به آرزوی دیدنت هفته به هفته نو شدم
جمله ی باز میبینمش وعده ی من شد به خودم
تو داری از راه میرسی زمستون از پا در میاد
هفت سین خالی از یه سین، سین سیمینو میخواد
تن پوش تازه بر تن و گم شدنم تو آینه
وقتی که تو کنارمی هر روز نوروز منه
تــو نیستیــ
امــا منــ برایتــ چایــ میــ ریزمــ
دیــروز همــ
نبودیــ کهــ برایتــ بلیــط سینمــا گرفتمــ ..
دوستــ داریــ بخنـــــــد ...
دوستــ داریــ گریهــ کنــ ..
و یــا دوستــ داریــ
مثلــ آینهــ مبهوتــ باشــ
مبهوتــ منــ و دنیایــ کوچکمــ
دیگــر چهــ فرقیــ میــ کنــد .. ؟!!
باشیــ یــا نباشیــ !!
منــ بـا تــو زندگیــ میــ کنمــ :/
میدانی بعضی ها را هرچه بخوانی...
خسته نمیشوی!
بعضی هارا هر چه گوش دهی…
عادت نمیشوند!
بعضی ها هرچه تکرار شوند…
باز بکرند و دست نخورده!
دیده ای؟شنیده ای؟
بعضی ها بینهایت اند
درست مثـــل تــــــــــــــو...
در تمـــام لحظــه هــایــم تکـــرار میشــوی
امــا تکــراری نمـی شـــوی...
به یک خونه فک میکنم. . .
به خونه ای که مال توست و با اشتیاق وسایلش رو تجهیز می کنیم...
به خونه ای که کلیدش دست دوتامون باشه....
بعضی وقتا یکم زودتر از تو برسم و از تنهایی بترسم...
شماره ت رو بگیرم و تو قدم هات رو تندتر برداری تا بیقراریم رو تموم کنی...
به میوه هایی که واست پوست میگیرم.
به خنده هامون وقتی تو برام تعریف میکنی. . .
به شب که از ذوق خوابم نمی بره
توی تاریکی به چشمای بسته ت خیره بشم و......
از اینکه صدای نفسات با منه خوشحال بشم......
به روزایی که خواب میمونیم و فرصتی واسه بوسه خدافظی نیس...
به یه خونه فک میکنم.....
یه خونه کوچیک
که غروباش می تونه پر از بوسه های من و تو باشه.....
به یه خونه کوچیک
که پناه خستگی هامون باشه و هم آغوشی هامون.....
به خونه ای که توی چهاردیواریش تو مهربونتر میشی و
من
عاشقتر........
اومدنت رو یادم نیس...
اومدی بدون اینکه من بدونم
بی اجازه موندی و شدی همه زندگیم
الان با ذره ذره وجودم موندنت رو تمنا می کنم
مهمون ناخونده قلبم..بمون که موندت رو دوس دارم