امشب میگن طولانی ترین شب ساله، کلی برنامه داشتم واس خودم و خودش اما... بگذریم، شرایط جوری شد که باید تنهایی این شب رو سر کنم...میخام در نبود زنم حسابی خوش بگذرونم تا چشش درآد بعدها....
بذا اول یه مشروب بزنم ک بدجور خمارم...
آخ ک مستم کرد... لامصب دیوونم میکنه...
ای بابا این کیه توهم زدم ها... بذا سرمو تکون بدم...
ای بابا باز ک رفتیم اینجا... دیوونه شدم بخدا...یه بار دگ...
این کیه باز؟؟؟ ای بابا سردم شد بغل هم ک ندارم، حالا چیکا کنم؟ هان گرفتم...
خب الان چی؟؟؟؟ نمدونم بخدا... آخه شب یلدا و تنهایی؟؟؟
آهای زندگی سیرم ازت...