ترا برای خودم برگزیده ام.......

من آرامش را در سپیدی جانمازی که صدای ناله هایم را نشنید
که اشک هایم روسیاهش کرد نیافتم
من آرامش را در امید به آینده ای
که هر لحظه با ناامیدی در گذشته فرو میرفت نیافتم
من آرامش را
در فرار از بیداری
و پناه بردن به بستری که تمام پنبه هایش با کابوس زده شده اند نیافتم!
من آرامش را در سیاهی دو چشم یافتم.
که هر لحظه تکرارکنان در گوشم زمزمه میکرد:
- اندکی صبر...اندکی صبر....
من آرامش را
در یک شب زنده داری یافتم
در فرار از خواب
و پناه بردن به صدای گرمی که
مرا از خودم رها میکند
من آرامش را در شش حرف یافتم: 

د ا ن ی ا ل 

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد