برای زن که نباید زیاد شعر نوشت ، باید برایش مدام شعر
خواند...
مهم نیست که شعر مال او باشد یا نه ،
زن
دوست دارد معشوقش برایش شعر بخواند ...
و وقتی در شعر حرفی از بوسه می آید اورا ببوسد ،
وقتی حرفی از گیسو باشد...
موهایش را نوازش کند
و اگر کار شعر به جدایی کشید ، محکم دست زن را بفشارد
و بگوید : اما من که تورو تنها نمیذارم
…
باش!
حتی همیـــنقدر دوور...
حتی همیـــنقدر دست نیــــافتنی..
بــــودنت برایـــم کافیـــست..
سیبی هستی آویزان
از شاخهای در آسمان
باور کن
عابد نیستم
عاشقی ناگزیرم
که چنین دستهایم را
به چیدن تو
بلند کردهام
مرد و زن ندارد... به نقطه ما شدن که رسیدی
شورانگیزترین باش برای عاشقانه هایت
میان مردمان شهر فریاد بزن "دوستت دارم"
و اگر کسی چشم غره ای رفت
تنها دعایش کن تا عاشق شود...همین!
دانیالم کدوم یکی؟
خودم 4
بده دستاتو به دستم تا با هم کلبه بسازیم
کلبه ای پر از من و تو، از من و تو ما بسازیم
دور بشیم از همه مردم، واسه درد هم بمیریم
با ستاره ها بخوابیم، با ترانه جون بگیریم
کلبه ای اندازه عشق، باغچه ای و حوض و گلدون
سر تو باشه رو شونه م، مث لیلا مث مجنون
آقایی اگه گفتی این نی نی کوچولوهای خوشمزه مال کی هستن؟؟!
نی نی های من و دانیال جونم..
یه پسر خوشمل مث تو:)
یه دختر خوشمل خوشمل خوشمل مث من:))
چن سال دگ یه همچین روزی
نگران توام که روزات بدون من چجوری می گذره...
هی با خودم میگم بی شب بخیر من خوابش نمی بره ...
کاشکی می دونستم که اونم مثل من با تو مهربونه ...
که اونم می تونه با دوونگی هاش تو رو بخندونه ...
عوض شده همه چی ولی هنوز عشق تو توی قلبمه ...
تو که نیستی همیشه یه چیزی توی زندگیه من کمه ...
من تنگ میشه دلم برات
برای اون خنده هات
واسه غم تو نگات
تو آرومی کنار اون، یادت رفته عشقمون
خوش به حال هر دوتون
خوش به حال هر دوتون
زندگی من
دیدی چه سخت شد٬ دنیا بدون تو
دیدی که صبح نشد٬ شبها بدون تو
این نبض زندگی بی تو نمی زند
تشبیه مرگ می شود٬ دنیا بدون تو
دیروز سخت گذشت و امروز نیز٬
فردا نیایی تمام می شوم اینجابدون تو!!
میبینم که دانیالم در آتش عشقم خاکستر شده بوده دیشب(!) (از آپشن های اعتماد به نفس)
آقایی مشروب و این همه توهم؟؟؟
شیشه نزدی یه موقع؟
چشم منو دور دیدی خوب خوش میگدروندی.....
اون دختره سیاه کیه تو رویاهاته؟؟! هان؟؟! چشمم روشن!
بخاطر همینم که شده به بعد یا جایی نمیرم یا با هم میریم...
اما خداییش اون جمله که نوشتی: "سردم شده و بغل میخوام" خیلی سنگین اومد واسم..
کمرم شکست...بچه ها واسم وقت فیزیوتراپی گرفتن!
گذشته از شوخی دیگه بدون دانیالم هیج جا نمیرم...
ببخش بازم دیگه بقول خودت بخشش از بزرگانه (!)
بذار یک جمله عاشقانه هم واست بنویسم تا قشنگ دیگه از دلت دراد...
چی بنویسم.......... حافظه یاری نکرد دیگه!
به منم دیشب خوش نگذشت.........خوشی در نبود دانیال؟؟؟ داریم اصلا؟!
ایشالا شب یلدای سال دیگه، نه شب یلدای دو سال دیگه تا صبح بغل خودمی:)
خیلی دوست دارم توت فرنگی خودم.......