
پیراهنم پیراهنت را دوست دارد ...
پیراهنم عطر تنت را دوست دارد
پیراهنم وقتی که می
آیی سراغش
آغوشِ گرم و ایمنت را دوست دارد...
پیراهنم ، شب در
اتاق گفتگومان
پیراهن از تن کندنت را دوست دارد
پیراهنم چشمش تو را
خیلی گرفته
نامرد چشمِ روشنت را دوست دارد
خوب او حسودست و تو
را از چشم مردم
پیداست ! پنهان کردنت را دوست دارد
پیراهنم دلتنگ
میگردد برایت
تنگِ غروب و دیدنت را دوست دارد
آهسته در گوشت بیا
چیزی بگویم
پیراهنم ، پیراهنت را دوست دارد ...
چهارشنبه 19 آذر 1393 ساعت 18:02